جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فرونشسته: (تعداد کل: 1)
فرونشسته
[فُ نِ شَ تَ / تِ] (ن مف مرکب) خاموش شده. آرام گرفته. || نشسته. || ته نشین شده. || (اِ مرکب) دُرد. رجوع به فرونشستن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.