جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فتادن: (تعداد کل: 1)
فتادن
[فُ / فِ دَ] (مص) افتادن :
خداوندا چو آید پای بر سنگ
فتد کشتی در آن گردابهء تنگ.نظامی.
گر نه ز صبح آینه بیرون فتاد
نور تو بر خاک زمین چون فتاد؟نظامی.
رباخواری از نردبانی فتاد
شنیدم که هم درنفس جان بداد.سعدی.
رجوع به افتادن شود.
خداوندا چو آید پای بر سنگ
فتد کشتی در آن گردابهء تنگ.نظامی.
گر نه ز صبح آینه بیرون فتاد
نور تو بر خاک زمین چون فتاد؟نظامی.
رباخواری از نردبانی فتاد
شنیدم که هم درنفس جان بداد.سعدی.
رجوع به افتادن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.