جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فاروق: (تعداد کل: 4)
فاروق
(ع ص) مرد نیک ترسناک. (منتهی الارب). || کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد و تمییز میدهد. (اقرب الموارد). آن که جدا کند دو چیز را. آن که فرق گذارد حق را از باطل. (یادداشت بخط مؤلف) :
فاروق حق و باطل ملک زمین تویی
احسنت شادباش زهی حقگزار ملک.
انوری.
-...
فاروق حق و باطل ملک زمین تویی
احسنت شادباش زهی حقگزار ملک.
انوری.
-...
فاروق
(اِخ) لقب عمر بن خطاب است (در عرف اهل سنت و جماعت) :
در میان حق و باطل فرق کن
باش چون فاروق مر حق را معین.خاقانی.
صِدّیق به صدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود.نظامی.
رجوع به عُمَر شود.
در میان حق و باطل فرق کن
باش چون فاروق مر حق را معین.خاقانی.
صِدّیق به صدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود.نظامی.
رجوع به عُمَر شود.
فاروق
(اِخ) دهی از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز که در 56 هزارگزی شمال خاوری زرقان و کنار راه فرعی سیدان به محمودآباد خفرک واقع است. جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 1720 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و میوه،...