جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه غساله: (تعداد کل: 3)

غساله

[غُ لَ] (ع اِ) آب دست و روی شسته. یا عام است. (منتهی الارب) (آنندراج): غساله الشی ء؛ ماؤه الذی یغسل به. (اقرب الموارد). آبی که بدان روی و دست شویند. (غیاث اللغات). آب متنجسی شسته. || آب چکیده و مستعمل به شستن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج). آب شسته. (زمخشری)....

غساله

[] (ع اِ) چوبک. اشنان. (دزی ج1 ص6).

غساله

[غَسْ سا لَ] (ع ص) صیغهء مبالغه از غَسل. مؤنث غسال. زن شوینده. || زن مرده شوی.
-ثلاثهء غساله؛ سه جام می که پس از خواب شب بامدادان نوشند. رجوع به ثلاثهء غساله شود :
ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثهء غساله میرود.حافظ.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.