[غَ رَ] (اِ) صدای خرخری که به سبب گریه کردن یا فشردن گلو در حلق و سینهء مردم افتد، به کسر اول نیز به این معنی آمده است. (برهان قاطع). خرخره که در گلو افتد به سبب فشردن گلو. (فرهنگ رشیدی) (از جهانگیری). بانگ نرم و شکسته بود در گلو...
[غِ رَ] (اِ) همان غَرَنگ است. رجوع به غرنگ شود.