جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غراز: (تعداد کل: 3)
غراز
[غِ] (ع مص) کم شیر گردیدن ناقه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). غَرْز. غِرار. (اقرب الموارد). کم شیری.
غراز
[غُ] (معرب، اِ) مأخوذ از گراز فارسی. || (ص) با شکوه و بلندمرتبه. || شجاع و باجرأت. || متکبر و بداخم. (ناظم الاطباء). در مآخذ دیگر این لغت و معانی آن یافت نشد.
غراز
[غَ] (اِخ) موضعی است. (منتهی الارب) (معجم البلدان از زمخشری).