جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عید: (تعداد کل: 2)

عید

(ع اِ) خوی گرفته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || هرچه بازآید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || موسم. (اقرب الموارد). || روز فراهم آمدن قوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هر روز که در...

عید

(ع اِ) جِ عاده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عاده شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.