جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عملی: (تعداد کل: 2)
عملی
[عَ مَ] (ص نسبی) منسوب به عمل. رجوع به عمل شود. آنچه که به مرحلهء عمل درمی آید. (فرهنگ فارسی معین). || آنچه که بعمل وابسته باشد، مقابل نظری و علمی. (فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء). هر کرداری که از روی قصد از حیوان ناشی شود، و این لفظ...
عملی
[عَ لا] (اِخ) نام جایگاهی است. و ابن درید در جمهره آن را به فتح عین و میم ضبط کرده است. (از معجم البلدان). در منتهی الارب نیز به فتح اول و دوم (عَمَلی) آمده است.