جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عظمی: (تعداد کل: 2)

عظمی

[عَ ] (ص نسبی) منسوب به عظم. استخوانی. رجوع به عظم شود. || کبوتر که رنگش مایل به سپیدی باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).(1)
(1) - در منتهی الارب به این معنی عظمی [ عَ ما ]ضبط شده است.

عظمی

[عُ ما] (ع ن تف) مؤنث اعظم. بزرگ و بزرگتر. (آنندراج) (ناظم الاطباء). مصیبت عظمی. موهبت عظمی : در آن عرصهء عظمی و انجمن کبری اول خطابی کند، سؤال از ایشان کند. (کشف الاسرار ج 2 ص 528). عرض کرامت فرماید مشایخ کبار و سادات ابرار را در این مصیبت...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.