جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عریق: (تعداد کل: 2)
عریق
[عَ] (ع ص) مرد صاحب عِرق و اصل در کرم و در لؤم. (منتهی الارب). در مردمان و در اسبان، آنکه او را رگی در کرم و در پستی باشد، و مقصود آن است که او کریم یا لئیم است. (از اقرب الموارد). اصیل. نجیب. || غلام عریق؛ پسری نحیف...
عریق
[عُ رَ] (اِخ) موضعی است میان بصره و بحرین. (منتهی الارب). جایگاهی است مابین بصره و بحرین. (از معجم البلدان).