جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عبدالمطلب: (تعداد کل: 5)
عبدالمطلب
[عَ دُلْ مُطْ طَ لِ] (اِخ) ابن حسن بن ابی نمی شریف حسنی. از امراء مکه و مردی شجاع، عاقل و جوانمرد بود در زمان پدر خود بکارهای مکه پرداخت و بعد از مرگ پدر نیز مدت کمی امارت آنجا را داشت و به سال 1010 ه . ق. درگذشت....
عبدالمطلب
[عَ دُلْ مُطْ طَ لِ] (اِخ) ابن ربیعه بن الحارث بن عبدالمطلب بن هاشم. صحابی و ساکن مدینه بود. در خلافت عمر به شام رفت و به سال 620 ه . ق. به دمشق درگذشت. از او در صحیحین دو حدیث نقل شده است. (از الاعلام زرکلی).
عبدالمطلب
[عَ دُلْ مُطْ طَ لِ] (اِخ) ابن غالب بن مساعد الحسنی. از امراء مکه و مولد و وفات او بدانجا است. به سال 1243 ه . ق. امارت مکه یافت و پس از 5 ماه معزول شد و به شرق و آستانه رفت و تا سال 1267 ه . ق....
عبدالمطلب
[عَ دُلْ مُطْ طَ لِ] (اِخ) ابن فضل الهاشمی الحلبی. فقیه حنفی است. او راست: شرح الجامع الکبیر در فقه. وی به سال 616 ه . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی).