جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه طبسی: (تعداد کل: 17)

طبسی

[طُ] (ع اِ) تبسی. قهوه سینی. دوریِ لعاب دار که روی آن فنجان قهوه گذارند. || نعلبکی. || بشقاب. ج، طباسی.

طبسی

[طَ بَ] (ص نسبی) منسوب به طبس که شهری است بین نیشابور و اصفهان و کرمان. (سمعانی ورق 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) احمدبن ابوجعفر طبسی از محدثان متقدم بوده و از محمد بن حبان سماع کرده است. (انساب سمعانی ورق 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) احمدبن سهل بن بحر طبسی فقیه، مکنی به ابوالحسین. او راست: تصانیفی در لغت. وی از یحیی بن صاعد و ابن حزیمه روایت دارد و از محدثان متقدم بشمار میرفته است. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) احمدبن محمد بن ابراهیم طبسی تاجر، مکنی به ابونصر نزیل نیشابور. حاکم ابوعبدالله حافظ گوید: وی از ابوقریش محمد بن جمعه بن خلف قهستانی(1) و جزوی روایت کرده است و گمان میکنم در نیشابور درگذشته است. (از انساب سمعانی برگ 367 الف).
(1) - در متن قصستانی است،...

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) احمدبن محمد بن سهل طبسی فقیه بارع شافعی، مکنی به ابوالحسن. از متقدمان و از اصحاب مروزی بوده است. او در نیشابور از ابوبکر محمد بن اسحاق بن حزیمه و در عراق از ابومحمدبن صاعد سماع کرده است و در خانقاه نیشابور سکونت گزید و به تدریس...

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) حسن بن حسین بن حسن بن فضل طبسی، مکنی به ابوعلی. از محدثان متقدم بوده است و از ابوالحسن علی بن منصوربن عمر بن تقی سمرقندی و او از ابوعیسی ترمذی روایت دارد. و ابوالحسن سمرقندی کتاب جامع ابوعیسی ترمذی را روایت کرده است. (از انساب سمعانی...

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) حسن بن محمد بن فیروزان طبسی، مکنی به ابوعلی مردی فقیه و از محدثان متقدم بوده است. وی از ابوالعباس اصم روایت دارد. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) سهل بن ابراهیم طبسی، مکنی به ابوالحسین. وی از محدثان متقدم بوده و حسن بن محمد سکونی از او روایت دارد. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) شمس الدین طبسی دو بودند یکی اشعار خوب دارد و دیوانش مشهور و دیگری در حیات است انشا و نظم و نثر بی نظیر دارد و این ضعیف با او دوست است و به نظم و نثر این ضعیف را بکرات مشرف فرموده. (تاریخ گزیده ص 821)....

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) عبدالله بن محمد بن ابراهیم طبسی، مکنی به ابومنصور. وی از قاضی ابوبکر جیری روایت دارد و از محدثان متقدم بوده است. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) علی بن محمد بن زید حداد طبسی، مکنی به ابوالحسن. از محدثان متقدم بوده است. وی از ابن المعرتی روایت کرده است و ابوبکر محمد بن جعفر مزکی از وی روایت دارد. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) عبدالرزاق بن محمد طبسی، مکنی به ابوبکر. سمعانی آرد: وی در نزد مشایخ حدیث قرائت میکرد و دیگران را بهره مند میساخت و قرائت وی صحیح بوده است. من صحیحین را به قرائت وی از امام محمد بن فضل فرا وی سماع کردم و به روایت از...

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) محمد بن ابوبکر مقری طبسی. ابن ماکولا، کنیهء او را ابوحاتم و نسبت او را لیثی آورده است. وی از اسماعیل بن فرات مقری روایت کرده و از محدثان متقدم بوده است. (از انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) محمد بن احمدبن ابوجعفر طبسی(1)، مکنی به ابوالفضل. حافظ و صاحب تصانیف بسیار بوده. از حاکم ابوعبدالله حافظ و ابوطاهربن محمش زیادی و ابوالقاسم بن حبیب مفسر و ابوالحسن محمد بن قاسم فارسی و جز ایشان از اصحاب ابوالعباس اصم حدیث نوشته است و سفری بمرو کرده...

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) محمد بن علی بن جعفر طبسی. ملقب به حاکم و مکنی به ابوعبدالله. از محدثان متقدم بشمار میرفته و وی از احمدبن ابوجعفر طبسی روایت کرده است و ابوعمرو محمد از او روایت دارد. (انساب سمعانی برگ 367 ب).

طبسی

[طَ بَ] (اِخ) محمد بن محمد طبسی و مکنی به ابوجعفر. نزیل جرجان. وی کتاب المجروحین را از ابوحاتم محمد بن حبان بستی روایت کرده است و ابومسعود بحلی(1)حافظ از وی روایت دارد. (انساب سمعانی برگ 367).
(1) - کذا، شاید بجلی.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.