جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صیف: (تعداد کل: 3)
صیف
[صَ] (ع اِ) تابستان. گرما یا ایام بعد ربیع. ج، اَصیاف. (منتهی الارب). تابستان. (دهار). موسم تابستان بمعنی ایام گرما. (غیاث اللغات). تابستان. (ترجمان علامهء جرجانی). و صیف صائف مبالغه است، یعنی تابستان گرم. (منتهی الارب) :
تا به سال اندر سه ماه بود فصل ربیع
نه مه دیگر صیف است و...
تا به سال اندر سه ماه بود فصل ربیع
نه مه دیگر صیف است و...
صیف
[یَ] (ع اِ) جِ صیفه. (منتهی الارب). رجوع بدان کلمه شود.
صیف
[صَیْ یِ] (ع اِ) و به تخفیف یا، نیز باران تابستان یا باران بعد ربیع. (منتهی الارب).