جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صلیب: (تعداد کل: 5)
صلیب
[صَ] (ع اِ) چوبی است که ترسایان در زنار بندند و به فارسی آنرا چلیپا گویند و نوشته اند که این معرب چلیپ است. وجهش آنکه چون عیسی علیه السلام را بر آسمان بردند، طرطوس نام شخصی را که همشکل عیسی علیه السلام بود، بر دار کشیدند و بعد این...
صلیب
[صَ] (ع ص، اِ) سخت. (از اقرب الموارد). محکم. (منتهی الارب). || خالص نسب. || چربی: استخراج صلیب العظام. (اقرب الموارد). چربش استخوان. || علم لشکر. (مهذب الاسماء). علم کقوله: صلیب علی الزوراء منصوب. (اقرب الموارد).
- یوم الصلیب؛ جنگی میان بکربن وائل و بنی عمروبن تمیم. (مجمع الامثال میدانی).
- یوم الصلیب؛ جنگی میان بکربن وائل و بنی عمروبن تمیم. (مجمع الامثال میدانی).
صلیب
[صَ] (اِخ) چهار ستاره اند که در قرب نسر واقع شده. (غیاث اللغات). صورت یازدهم از صور نوزده گانهء شمالی فلکی قدما که آنرا دلفین(1) نیز نامند. ستارهء چهارگانه سپس نسر واقع و آنرا قعود نیز خوانند.
(1) - Daulphin.
(1) - Daulphin.
صلیب
[صَ] (اِخ) خط چهارگوشه که از تقاطع خط محور و معدل النهار در فلک عندالذهن فرض کرده میشود. (غیاث اللغات). شکلی که از تقاطع خط محور و خط استوا در فلک پدید آید و آنرا صلیب افلاک نیز گویند و صلیب اکبر نیز نامند و در مؤید گفته تقاطع میل...
صلیب
[صُ لَ] (اِخ) کوهی است نزد کاظمه و با وقعه ای از وقایع عرب مربوط است. (معجم البلدان).