جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شیه: (تعداد کل: 8)

شیه

[یَ] (ع مص) وشی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نگار کردن جامه. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به وشی شود. || بسیار شدن. (تاج المصادر بیهقی).

شیه

[یَ] (ع اِ) نشان و رنگ اسب و جز آن که مخالف سایر اندام باشد. ج، شیات. منه قوله تعالی: لا شیه فیها(1)؛ ای لیس فیها لون یخالف سائر لونها، و یقال: ثور اَشْیَه؛ یعنی گاو چپار، کما یقال: فرس ابلق و تیس اذرأ. (منتهی الارب). هر رنگی که مخالف...

شیه

[شَیْ یِهْ] (ع اِ) جِ شاه. (منتهی الارب). رجوع به شاه شود.

شیه

[یَ / یِ] (از ع اِ) علامت. نشان. زیور (در اسب). رنگ مخالف بدن. خال. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیه شود. || شیهه و بانگ اسب :
چنان با شیه حمله کرد ادهمش
که در حمله خون شد خوی از ادرمش.
اسدی.

شیه

[شَیْهْ / شیَ / شیِ] (اِ) بانگ و آواز. (منتهی الارب). || شیهه و بانگ اسب. شنه. (ناظم الاطباء).

شیه

[شَیْهْ] (ع مص) عیب کردن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || چشم زدن به کسی. (اقرب الموارد).

شیه

[شَیْهْ] (ع اِ) جِ شاه. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شاه شود.

شیه

[شَ یَ] (اِخ) دهی است از بخش رودسر شهرستان لاهیجان. سکنهء آن 130 تن. آب آن از چشمه سار. شغل اهالی زراعت و نوازندگی. اکثر مردان به نواختن موسیقی محلی آشنا هستند و در عروسیهای آبادیهای مجاور شرکت می کنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.