جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شیله: (تعداد کل: 4)

شیله

[لِ] (اِخ) دهی است از بخش چهاردانگهء شهرستان ساری. سکنهء آن 340 تن. آب آن از چشمه. صنایع دستی زنان، شال و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

شیله

[لَ / لِ] (هندی، اِ) نوعی از قماش. (ناظم الاطباء) :
دو تاره زکر برکه آمد برون
دگرگونه و شیله از حد فزون.نظام قاری.
از گلفتنت عقد نیاید به شماری
تا بستهء پیچ و شکن شیله و شاشی.
نظام قاری (دیوان ص 113).

شیله

[لَ / لِ] (اِ) برنج آش. || دارویی که افسنتین نیز گویند. (ناظم الاطباء). || شلمک. (فرهنگ فارسی معین). گیاهی از تیرهء گندمیان. رجوع به شلمک شود.

شیله

[لَ] (اِخ) نام مردابی است به سیستان که آب شور راکد دارد و هیرمند در آن می ریزد. (یادداشت مؤلف).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.