جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شود: (تعداد کل: 2)

شود

(اِ) مورچهء کوچک. (برهان) (ناظم الاطباء). || پارچهء داغ بسته شدهء بواسطهء آتش. (ناظم الاطباء).

شود

[شِ وِ] (اِ) شبت. رستنیی باشد معروف که در ماست کنند و در کوکو و طعام نیز. (برهان). شوت. شویت. شوذ. شبث. سبت. سبط. قال الازهری: و اما الشبث لهذه البقله المعروفه فهی معربه. قال و سمعت اهل البحرین یقولون: سبت بالسین غیرمعجمه و بالتاء و اصلها بالفارسیه: شود، و...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.