جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شعرشناس: (تعداد کل: 1)
شعرشناس
[شِ شِ] (نف مرکب)سخن سنج. سخن شناس. (یادداشت مؤلف). آشنا به فنون و رموز شعر و ادب : امیر شعرشناس بود. (چهارمقاله عروضی چ معین ص 63).
شاه فرهنگ دان شعرشناس
پیش از آن داستان که بود قیاس.نظامی.
شاه فرهنگ دان شعرشناس
پیش از آن داستان که بود قیاس.نظامی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.