جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شال: (تعداد کل: 7)
شال
(اِ) پارچهء پشمی یا کرکی مخصوص که در شهرهای ایران بویژه در کرمان و مشهد و خلخال بافته می شود و برای پالتو و لباسهای زمستانی بکار میرود. طرز تهیهء آن به این صورت است که ابتدا نخهای پشمی را که بوسیلهء دوک رشته اند جولاهان در دستگاه مخصوص می...
شال
(اِ) کلمه ای است که مردم جنگل در اول یا آخر نام گیاهی آرند و از آن گونهء وحشی آن گیاه را خواهند چنانکه کلمهء «دیو» را نیز بدین مقصود بکار برند: شال زیتون. شال پستانه. شال سنجان. شال سنجد. شال انجیر. (یادداشت مؤلف). || (اِ) در تداول باغبانان و...
شال
(معرب، اِ) نوعی ماهی دریایی. (از اقرب الموارد). بگفتهء صاحب نشوء اللغه این کلمه معرب کلمهء یونانی بالئنا(1) است. (نشوء اللغه ص 82).
(1) - Balaena.
(1) - Balaena.
شال
(اِخ) قصبه ای از دهستان رامند بخش بویین شهرستان قزوین. سکنهء آن 4321 تن، آب آن از رودخانهء خررود. محصولات آن غلات، باغات و انگور و بادام و قیسی و هندوانه. شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
شال
(اِخ) دهی از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد. سکنهء آن 1468 تن، آب آن از دو رشته چشمه. محصول آن غلات و سردرختی است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آن جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).
شال
(اِخ) تپه... یا شغال تپه نام تپه ای باشد در مازندران واقع در شمال قراتپه و تپهء اخیر دارای 140 خانوار جمعیت است و بندرگاه کوچکی در خلیج استراباد دارد که در دو میلی شمال آن واقع و موسوم به کناره است و از قراتپه به اشرف شش میل است....
شال
(اِخ) نام قصبه ای است که سه فرسخ با قندهار(1) فاصله دارد. (تاریخ شاهی ص 168).
(1) - در نسخه های خطی تاریخ شاهی این نام بصورت شال دستان و شال کوت و شال ستانک نیز آمده است. (حاشیهء ص 168 تاریخ شاهی).
(1) - در نسخه های خطی تاریخ شاهی این نام بصورت شال دستان و شال کوت و شال ستانک نیز آمده است. (حاشیهء ص 168 تاریخ شاهی).