جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سدیر: (تعداد کل: 8)
سدیر
[سَ] (اِ) گیاه (منتهی الارب).
سدیر
یعنی در آن قبه های متداخل است، « سه دله » [سِ / سَ] (اِخ) نهری است و گویند قصری است و آن معرب است و اصل آن بفارسی است « سه دل » و ابومنصور از قول لیث گوید نهری است به حیره و ابن السکیت بنقل از اصمعی...
سدیر
[سُ دَ] (اِخ) آبی است بحجاز و آن را سدیرهء بها هم گفته اند (آنندراج) (منتهی الارب).
سدیر
[سِ / سَ] (اِخ) زمینی است بیمن (آنندراج) (منتهی الارب).
سدیر
[سَ] (اِخ) موضعی است ببصره نزدیک عباسیه (منتهی الارب).
سدیر
[سَ] (اِخ) نهری است در حیره (دهار) نهری است بناحیهء حیره (منتهی الارب) (آنندراج) (معجم البلدان).
سدیر
[سُ دَ] (اِخ) زمینی است هموار میان بصره و کوفه (آنندراج) (منتهی الارب) (معجم البلدان).
سدیر
[سُ دَ] (اِخ) موضعی است بدیار غطفان (آنندراج) (منتهی الارب) جایگاهی است بدیار غطفان (معجم البلدان).