جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ساحلی: (تعداد کل: 5)

ساحلی

[حِ] (ص نسبی) از ساحل منسوب بساحل -بلاد ساحلی؛ دریا بار.

ساحلی

[حِ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای پنجگانهء بخش اهرم شهرستان بوشهر است که در باختر بخش و در جلگهء کم عرض ساحلی بین خلیج فارس و ارتفاعات مند قرار گرفته است و شوسهء سابق بندر بوشهر به لنگه از راه ساحل از وسط آن می گذرد هوای آن گرم مرطوب...

ساحلی

[حِ لی ی] (ص نسبی) منسوب است به ساحل که بلاد و مواضعی است در اطراف حجاز (سمعانی).

ساحلی

[حِ] (اِخ) صالح بن بیان ثقفی فنزی معروف به ساحلی از محدثان است رجوع به صالح بن بیان و رجوع به الانساب سمعانی (ذیل کلمهء ساحلی) شود.

ساحلی

[حِ] (اِخ) محمد بن علی صوری ساحلی مکنی به ابوعبدالله از شهر صور است که برساحل دریای روم واقع است مردی عالم و حافظ قرآن بود، و احادیث بسیاری روایت کرده است وی به مصر و شام سفر کرد و سرانجام به عراق رفت، و تا هنگام مرگ ساکن بغداد...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.