جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زیت: (تعداد کل: 3)
زیت
[زَ] (ع مص) روغن زیت در طعام کردن (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ||کسی را روغن زیت دادن (تاج المصادر بیهقی) زیت نانخورش کردن، قوم را (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) نان خورش قوم را روغن زیتون کردن (از...
زیت
[زَ] (ع اِ) روغن (ترجمان القرآن) روغن زیتون( 1) (دهار) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) روغن تخم درخت زیتون و در بعض بلاد آن را به چراغ میسوزند و برای دفع درد گزیدن زنبور اثر تمام دارد (غیاث) به فارسی روغن زیتون گویند و آنچه از...
زیت
(اِخ) دهی از دهستان هندمینی است که در بخش بدرهء شهرستان ایلام واقع است و 120 تن سکنه دارد (از فرهنگ جغرافیایی ایران ( ج 5.