جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زهراوی: (تعداد کل: 6)
زهراوی
[زَ] (ص نسبی) منسوب است به زهراء قزوین (یادداشت بخط مرحوم دهخدا ||) منسوب است به زهراء محلی در جوار قرطبه رجوع به زهرا و زهراء شود.
زهراوی
[زَ] (اِخ) نام یکی از اطباء است (برهان) (آنندراج) نام طبیبی است (ناظم الاطباء) گیاه شناس و طبیبی است که ابن البیطار در یادداشت بخط مرحوم ) « عقرب بحری » و « خزامی » و « برسیاوشان » و « اناغالیس » مفردات خود از او روایت آرد از...
زهراوی
- ( [زَ] (اِخ) نام یکی از اطباست (برهان) رجوع به ابوالقاسم زهراوی( 1)خلف بن عباس شود (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ( 1 به احتمال این همان کسی است که در مادهء قبل آمده است.
زهراوی
[زَ] (اِخ) ابوالحسین احمدبن فارس بن زکریا زهراوی قزوینی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) رجوع به ابن فارس شود.
زهراوی
1334 ه ق) از بزرگان نهضت سیاسی سوریه و یکی از شهداء عرب در دیوان عالی( 1)بود او - [زَ] (اِخ) عبدالحمید ( 1272 را منتشر کرد و بطور پنهانی آنرا توزیع می نمود و پس از چندی به مصر فرار کرد و در سال 1327 به سوریه «...
زهراوی
از ) « کتاب الارکان » : [زَ] (اِخ) علی بن سلیمان، مکنی به ابوالحسن وی ریاضی دان بود و سپس به علم طب توجه کرد او راست ( عیون الاخبار ج 2 ص 40.