جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ریر: (تعداد کل: 3)
ریر
[رَ] (ع اِ) آبی که از دهن کودک روان باشد (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لیزابه که از دهان بچه برآید (یادداشت مؤلف ||) پیه استخوان که تنک و آب سیاه شده باشد یا مغز استخوان تباه شده و گداخته از لاغری یا عام است (منتهی الارب).
ریر
[رَ] (ع مص) در ارزانی و فراخسالی رسیدن قوم: ریر القوم (مجهو) ریراً (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
ریر
[رَ / ری] (ع ص) مخ ریر؛ مغز فاسد و سیاه شده و گداخته شده از لاغری (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).