جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رویین: (تعداد کل: 6)
رویین
(ص نسبی) منسوب به روی به معنی بَر و فوق زبرین برین مقابل زیرین آنچه بربالا است خلاف زیرین (یادداشت مؤلف) :گفت لطف کن و لحاف رویین را بردار که هزار دانه عرق کردم (از لطائف عبید زاکانی ||) منسوب به روی که فلزی است هر چیز که از روی...
رویین
(اِخ) نام پهلوان ایرانی که داماد طوس و پسر پشنگ بود (شرفنامهء منیری) (ناظم الاطباء) (از برهان).
رویین
(اِخ) نام پسر پیران که از پهلوانان توران بود (فرهنگ لغات ولف) (آنندراج) (از انجمن آرا).
رویین
(اِخ) نام پسر افراسیاب (ناظم الاطباء) نام پسر افراسیاب که درجنگ دوازده رخ بر دست بیژن پسر گیو کشته شد (برهان) (شرفنامهء منیری) (فرهنگ جهانگیری) : بنزد سیاوش فرستاد یار چو رویین و چون شیدهء نامدارفردوسی باد قهرش تا وزیده گشت بر روی مصاف در تن رویین همه خون خشک...
رویین
(اِخ) دهی از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد دارای 2953 تن سکنه آب آن از چشمه و محصول عمدهء آنجا ( غلات و بنشن و میوه است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9.
رویین
(اِخ) نام ولایتی (ناظم الاطباء) (از برهان) لقب شهر بیکند : قتیبه بن مسلم بسیار رنج دید به گرفتن او [ بیکند ] که بغایت استوار ( بود و او را شهرستان رویین خوانده اند (تاریخ بخارا ص 22.