جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رواس: (تعداد کل: 5)
رواس
[رَ] (اِ) رستنیی باشد و آن بیشتر در آبهای ایستاده روید و به عربی جرجیرالماء و کرفس الماء خوانند (برهان قاطع) کرفس آبی بلاغ اوتی (ناظم الاطباء) (آنندراج) اسم نبطی قره العین است (فهرست مخزن الادویه) رجوع به قره العین و جرجیرالماء و مادهء بعد شود.
رواس
[رِ] (اِ) ریباس (شعوری) (از اشتینگاس) (ناظم الاطباء) ریواس رجوع به ریباس و ریواس و مادهء قبل شود.
رواس
[رَوْ وا] (از ع، ص، اِ) صاحب آنندراج آرد: صحیح به همزهء مشدد است و به واو خطاست (آنندراج) مصحف رَأّس [ به همزهء مشدده ] است که بمعنی سَرفروش است (از منتهی الارب) بائع الرؤوس (تاج العروس) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه ذیل رأاس) کله فروش (آنندراج) کیپاپز کله...
رواس
[رَوْ وا] (اِخ) ابوبکر محمد بن الفضل بن محمد بن جعفربن الصالح الرواس، معروف به میرک بلخی از مفسران است و کتاب تفسیر الکبیر از اوست از ابوالحسین احمدبن محمد بن نافع و محمد بن علی بن عنبسه روایت کند وی بسال 415 یا 416 ه ق درگذشته است...