جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رماده: (تعداد کل: 9)
رماده
[رَ دَ] (ع مص) هلاک شدن (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) هلاک (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) و منه: عام الرماده - عام الرماده؛ سالی که هلاک شود در آن مال و مردمان (مهذب الاسماء) سال هلاکی ستور و مردم و آن نام چندین سال خشکسالی متوالی است در ایام خلافت...
رماده
[رَ دَ] (اِخ) نام موضعی است در یمن (از معجم البلدان).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) شهری است زیبا بین برقه و اسکندریه در نزدیکی دریا دارای باره و مسجد جامع و باغها (از معجم البلدان).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) محلهء بزرگ و شهرمانندی است در بیرون حلب و متصل بدان دارای بازارها و والی مستقل (از معجم البلدان).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) نام محله ای است از نواحی نیشابور (از معجم البلدان).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) قریه ای است معروف از بلخ (از معجم البلدان).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) شهری بوده است در نزدیکی قرطبه (از قاموس الاعلام ترکی).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) نام شهری بود در فلسطین در حوالی رمله (از قاموس الاعلام ترکی).
رماده
[رَ دَ] (اِخ) شهری است در میانهء راه بصره و مکه (از معجم البلدان).