[رَ] (ع اِ) گیاهی که در رنگرزی بکار برند (ناظم الاطباء) گیاهی است که به وی رنگ کنند (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد ||) رزیز رعد؛ صوت آن (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) آواز تندر (آنندراج).
[رُ زَ] (اِخ) ابوالبرکات مسلم بن برکات بن رزیز استاد دمیاطی است (منتهی الارب).