جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه راده: (تعداد کل: 3)

راده

[دَ] (ع ص) (از: رود) امرأه راده؛ زنی که در خانهء همسایه بسیار آمد و رفت نماید (منتهی الارب) رؤده || جِ رائد (اقرب الموارد) (منتهی الارب) رجوع به رائد شود || ریح راده؛ باد نرم ریح ریده (منتهی الارب).

راده

[رادْ دَ] (ع اِ) چوبی است در مقدم گردون که به پهنا بسته میشود میان دو چوب (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء ||) فایده؛ گفته میشود: هذا الامر لا راده فیه؛ ای لا فائده (منتهی الارب).

راده

[رادْ دَ] (ع اِ) به اصطلاح کتابت علامت و یا عددی که بر بالای سطری گذارند تا دلالت کند و نشان دهد کلام محذوف و از تو افتاده ای را که در حاشیه نوشته اند (ناظم الاطباء) علامتی از اعداد یا چیز دیگر که در متن کتابی نهند و همان...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.