جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ذمیمه: (تعداد کل: 1)
ذمیمه
[ذَ مَ] (ع ص) ذمیمت. تأنیث ذمیم. مذمومه. نکوهیده. ناستوده. زشت. و فی الحدیث: الشوم و الطیره ذروها ذمیمه؛ ای مذمومه. || بئر ذمیمه؛ چاه کم آب. چاه پرآب. چاه بسیارآب. (از اضداد است). || (اِمص) بر جای ماندگی. زمامت. ج، ذمیمات، ذمایم.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.