جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ذباب: (تعداد کل: 10)

ذباب

[ذُ] (ع اِ) مگس. (دهار) (منتهی الارب) (زمخشری) (غیاث) (مهذب الاسماء) :
نیستم چون ذباب شوخ چرا
دلم از ضعف شد چو پرّ ذباب.
مسعودسعد.
مرا از این تن رنجور و دیدهء بیخواب
جهان چو پر غراب است و دل چو پرّ ذباب.
مسعودسعد.
سایه بر دریای چین چون افکند پر ذباب.
معزّی.
ذباب وار به هر در نرفتم...

ذباب

[ذُ] (ع اِ) جِ ذبابَه.

ذباب

[ذَبْ با] (ع ص) بسیار دفع کننده از حریم خود.

ذباب

[ذِ] (اِخ) کوهی است به مدینه الرسول. (مراصد الاطلاع). و نام او در کتب مغازی مکرر آمده است. و ربنجنی در مهذب الاسماء گوید، کوهی است به مکّه.

ذباب

[ذُ] (اِخ) نامی است از نامهای مردان عرب.

ذباب

[ذَبْ با] (اِخ) نامی است از نامهای مردان عرب.

ذباب

[ذُ] (اِخ) ذبابهء هندیه. رجوع به ذبابهء هندیه شود(1).
(1) - La mouche. la mouche indienne. l indienne. l abeille.

ذباب

[ذَبْ با] (ع اِ) سوسنبر بستانی.

ذباب

[] (اِخ) ابن الحارث. صحابی است. از قبیلهء انس اللهبن سعد العشیره. وی معبود قبیلهء خویش موسوم به قراض را بشکست و نزد رسول اکرم صلوات الله علیه شد و مسلمانی گرفت. و او شاعر بود و این دو بیت او راست:
تبعت رسول الله اذ جاء بالهدی
و خلفت قراضاً بدار...

ذباب

[] (اِخ) ابن محمد. مکنی به ابی العباس مدینی. محدث است.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.