جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ذال: (تعداد کل: 3)
ذال
(ع اِ) خوج خروه. تاج خروس. خود خروه. عرف الدیک. و آن گوشتپاره ای سرخ است که بر سر خروس بود.(1) فش خروس. (قاض یخان بدر محمد دهار).
(1) - Crete.
(1) - Crete.
ذال
(اِ) نام حرف نهم از حروف تهجی عرب و یازدهم از حروف فارسی است میان دال و راء و صورت آن این است (ذ) یعنی دال با نقطهء فوقانیه :
که دال نیز چو ذال است در کتابت لیک
بششصد و نود و شش کم است دال از ذال(1).
انوری.
و ذویله مصغر آن...
که دال نیز چو ذال است در کتابت لیک
بششصد و نود و شش کم است دال از ذال(1).
انوری.
و ذویله مصغر آن...
ذال
(ع مص) سبک رفتن. (تاج المصادر بیهقی). نرم رفتن. || شتاب رفتن.