جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دیر: (تعداد کل: 4)
دیر
(ق) مدت متمادی در برابر زود (از برهان) مدتی بسیار پس از وقت موعود یا وقت معتاد پس از زمانی که سزاوار بود زمانی طویل مقابل زود مقابل زمانی کوتاه مدتی دراز بسیار زمان دیر زمانی مدتی مدید و طویل و طولانی (یادداشت مؤلف) و با مصادری از این قبیل...
دیر
[دَ / دِ] (ع اِ) خانه ای که راهبان در آن عبادت کنند و غالباً از شهرهای بزرگ بدور است و در بیابانها و قله های کوهها برپا گردد و هر گاه در شهر بنا گردید آن را کنیسه (کلیسا) یا بیعه گویند و بعضی میان این دو فرق گذارند...
دیر
[دَ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای نه گانهء بخش خورموج شهرستان بوشهر محدود از شمال به ارتفاعات شنبه و از باختر به دهستان بردخو و از خاور به دهستان ثلاث و ارتفاعات ریز و از جنوب به خلیج فارس این دهستان در جنوب خاوری بخش واقع است از 22 آبادی...
دیر
[دَ] (اِخ) نام محلی است در بصره که آن را نهرالدین گویند و آن قریهء بزرگی است (از تاج العروس).