جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دلگیر: (تعداد کل: 2)
دلگیر
[دِ] (نف مرکب) دل گیرنده تکدرآور حزن آور غم انگیز اندوه آور اندوه آرنده تأثرآور دلتنگ کننده خفه بی روح : چو این کار دلگیرت آمد به بن ز شطرنج باید که رانم سخنفردوسی بدیدم شش مه این ایوان دلگیر ببینم باز شش مه دشت نخجیر (ویس و رامین) شهنشه...
دلگیر
[دِ] (اِ) به عربی حکاک و به ترکی قزماق گویند (از لغت محلی شوشتر، نسخهء خطی) بکران که با روغن بود و آنرا جان جان نیز گویند (شرفنامهء منیری) (فرهنگ میرزاابراهیم) ته دیگ رجوع به دلگر شود.