جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دریک: (تعداد کل: 6)
دریک
42 گرم بریک طرف آن صورت شاه است که یک زانو برزمین نهاده زه / 35 تا 8 / [دَ] (اِ) سکهء طلا در عهد هخامنشی، بوزن 8 کمانی را می کشد ضرب این سکه را جزء اصلاحات پولی داریوش اول هخامنشی شمرده اند، ولی بعضی معتقدند که دریک پیش...
دریک
[دِ] (انگلیسی، اِ)( 1) نام نوعی از انواع جرثقیل است منسوب به نام شخصی که در حدود سال 1600 م در تیلبری انگلستان شغلش کشیدن طناب دار بود جرثقیل دریک پایهء قائمی موسوم به دگل دارد که بوسیلهء سیمها یا طنابهائی مهار شده است و با تیری موسوم به برج...
دریک
1880 م) حفار چاه نفت در ایالات متحدهء آمریکای شمالی وی در سال 1858 برای عملیات - [دِ] (اِخ)( 1) ادوین لورنتین ( 1819 حفر چاه نفت استخدام شد و در 27 اوت 1859 در تیتسویل در عمق 69 فوت (حدود 23 متر) به نفت رسید این چاه نخستین چاه...
دریک
1596 م) دریازن و دریاسالار انگلیسی و نخستین انگلیسی که با کشتی دور دنیا گشت - [دْرِ / دِرِ] (اِخ) سر فرانسیس ( 1540 1580-1577 م) مسافرتهائی به گینه وهند غربی کرد، در این زمان رقابت دریائی اسپانیا و انگلستان دورهء ملکه الیزابت اول رو ) بتزاید بود دریک در...
دریک
[دَ] (اِخ) از دهات شهر خواست از فرح آباد مازندران (از سفرنامه مازندران و استرآباد بخش انگلیسی ص 120 و ترجمهء فارسی ( آن ص 161.
دریک
[دُ رَ] (اِخ) موضعی است که در آنجا میان اوس و خزرج جنگ واقع شد در جاهلیت، و آن را دَرَک هم گویند (یادداشت مرحوم دهخدا) و رجوع به درک شود.