جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه درخشیدن: (تعداد کل: 1)
درخشیدن
[دُ / دَ / دِ رَ دَ] (مص) تابیدن پرتو افکندن (برهان) (غیاث) (آنندراج) تابان و روشن شدن (شرفنامهء منیری) پرتو انداختن تافتن روشن شدن برق زدن (ناظم الاطباء) درفشیدن رخشیدن فروغ دادن لامع شدن لمعان یافتن ائتلاق (المصادر زوزنی) اخفاق ازدهار ازمهرار اسلنقاع اشراق اصهیرار الاحه (منتهی الارب )...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.