جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خلیلی: (تعداد کل: 4)
خلیلی
[خَ] (اِ) نعرهء مردان را گویند در میدان جنگ و هنگام شورش || قسمی از شال و مندیل (لغت محلی شوشتر نسخهء خطی||) قسمی انگور زودرس است و آن بر دو قسم می باشد دانه دار و بی دانه، این انگور به رنگ سبز و کشیده است (یادداشت بخط مؤلف...
خلیلی
[خَ] (ص نسبی) انتسابی است ابراهیم خلیل را (از انساب سمعانی) رجوع به ابراهیم خلیل شود.
خلیلی
( [خَ] (اِخ) نام تیره ای است از بهمنی از شعبهء لیراوی از ایلات کوه کیلویهء فارس (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 89.
خلیلی
[خَ] (اِخ) دهی است از دهستان فداغ بخش مرکزی شهرستان لار، دارای 456 تن سکنه، آب آن از چشمه و چاه و محصول آن ( غلات و خرما و پیاز و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7.