جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خلا: (تعداد کل: 3)

خلا

[خَ] (ع مص) فروخفتن ناقه بی علتی منه: خلات الناقه || حرونی کردن ناقه و نگذاشتن جای را (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) بعضی ها حرونی کردن جمل را نیز خلا می گویند، ولی بعضی دیگر آنرا خاص ناقه می دانند.

خلا

مابعد خود را نصب « خلا » [خَ] (ع حرف)( 1) حرف استثنا بمعنی جز (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ( 1) - چون دهد، این کلمه فعل خواهد بود، منه قولهم: افعل کذا و خلاک الذم؛ ای اعذرت و سقط عنک الذم (منتهی الارب).

خلا

[خَ / خِ] (از ع، اِ) آب دست جای پای خانه مبرز کاراب بیت الخلا فرناک آشیگاه (ناظم الاطباء) مبال متوضاء آبخانه (یادداشت بخط مؤلف ||) جای خالی (ناظم الاطباء) خلوتگاه || پنهان ضد ملا نقیض آشکار (یادداشت بخط مؤلف) : وی (حصیری) در مهد از باغ می آمد آشامیده...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.