جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خرابی: (تعداد کل: 2)

خرابی

[خَ] (حامص) ویرانی (از ناظم الاطباء) : سه پایه بر فلک زد زین خرابی گذشت از پایهء خاکی و آبینظامی به ز خرابی چو دگر کوی نیست جز بخرابی شدنم روی نیستنظامی خرابی و بدنامی آید ز جور بزرگان رسند این سخن را بغورسعدی چون نکردی خرابی آبادان بخرابی چه...

خرابی

[خَ] (اِخ) ابوبکر محمد بن صرح بغدادی معروف به خرابی، از روات است او از محمد بن اسحاق مسیبی و غیره حدیث دارد و ابوبکربن مجاهد و ابوالحسین بن منادی از او روایت دارند (از معجم البلدان).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.