جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حمیر: (تعداد کل: 5)

حمیر

[حَ] (ع اِ) حمیره. یرنداق که بدان زین بندند. (منتهی الارب). || جِ حمار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) :
تیر و بهار و دهر جفاپیشه خرد خرد
بر تو همی شمرد و تو خود خفته چون حمیر.
ناصرخسرو.
حسد آمد همگان را ز چنان کار ازو
برمیدند و رمیده شود از شیر حمیر.
ناصرخسرو.

حمیر

[حِ یَ] (اِخ) موضعی است غربی صنعای یمن. (منتهی الارب). موضعی است در بیابان عرب که گرگ آنجا بغایت درنده و خونریز باشد. (آنندراج) :
شیرخواران را بمغز و شیرمردان را بجان
طعمهء مار و شکار گرگ حمیر ساختند.
خاقانی.
منازل حمیریان در یمن در موضعی است که بدان حمیر گویند و در مغرب...

حمیر

[حِ یَ] (اِخ) قبیله ای است از قبایل بنی سبا و ضحاک پادشاه از آن قبیله بود. (آنندراج) (غیاث). این قبیله بناحیت صمدان و سه شهرک آن نشینند و ایشان را کشت و برز است و مراعی و رز. (حدود العالم). و رجوع به صبح الاعشی ج1 ص315 و رجوع...

حمیر

[حِ یَ] (اِخ) نام پسر عبدالشمس بن یعرب بن قحطان از عرب عاربه بود که در خطهء یمن دولتی بنام حمیریها تأسیس کرد. (قاموس الاعلام). رجوع به حمیریان شود.

حمیر

[حَ] (اِخ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در هفتاد هزارگزی جنوب خاوری اهواز و 5 هزارگزی خاوری راه فرعی خلف آباد به اهواز. ناحیه ای است واقع در دشت و گرمسیری است. دارای 150 تن سکنه میباشد. از چاه مشروب میشود. محصولاتش غلات و لبنیات....
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.