جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حمده: (تعداد کل: 4)

حمده

[حَ دَ] (ع ص) محموده. (از اقرب الموارد): امرأه حمده؛ اَی محموده. (اقرب الموارد).

حمده

[حُ مَ دَ] (ع ص) بسیار ستاینده. (منتهی الارب). بسیار حمدکننده اشیاء را. (اقرب الموارد).

حمده

[حَ دَ] (اِخ) حمدونه. دختر زیادبن تغبی. وی از قریهء بادی از اعمال وادی آش باشد. حمده ادیبه ای بزرگوار و شاعره ای صاحب جمال و مال بود با پارسائی و پاکدامنی. جز اینکه دوستی ادب وی را وامیداشت که با اهل آن بیامیزد. این آمیزش با پاکدامنی همراه بود....

حمده

[حَ دَ] (اِخ) بنت واثق الهیتینه. یکی از زنان بسیار دانشمند که در حدیث و فقه و دیگر علوم عصر خویش تبحر داشت. و در اواخر قرن چهارم هجری در بغداد میزیست و فصاحت و طلاقت لسان مخصوص داشت. وعظ و نصایح سودمندش خیلی مؤثر بوده و در مجلسی مخصوص...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.