جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حصیر: (تعداد کل: 3)

حصیر

[حَ] (ع اِ) باریه. (معجم البلدان). زیغ بوریا از نی. (مهذب الاسماء).بوریای خرما. (غیاث از کشف و سروری). بوریا. بوری. بوریه. باری. باریاء. بوریاء. طلیل :
و از وی [ از شهرک مامطیر بدیلمان ]حصیری خیزد سطبر و نیکو. (حدودالعالم). و از آمل [ به طبرستان ] حصیر طبری و... خیزد....

حصیر

[حَ] (اِخ) نام حصنی به یمن از بناهای ملوک قدیم. || کوهی به بلاد غطفان. یا کوهی جهینه را. || نام وادیی است. || آبی از آبهای نملی. (معجم البلدان).

حصیر

[حُ صَ] (اِخ) ابن بدر. صحابی است.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.