جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حاکمه: (تعداد کل: 1)

حاکمه

[کِ مَ] (ع ص) تأنیث حاکم. زن حاکم. خاتون. ملکه.
- طبقهء حاکمه؛ طبقه ای از مردم که قدرت حکومت در دست آنانست.
- هیئت حاکمه؛ مجموع دوائر و اشخاصی که در قومی حکم رانند. قوهء حاکمه.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.