جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حارسی: (تعداد کل: 1)
حارسی
[رِ] (حامص) حارس شدن :
حارسی اژدرها گنج راست
خازنی راحتها رنج راست.نظامی.
من نخسبم حارسیّ دز کنم
گر برآرد گرگ سر تیرش زنم.مولوی.
حارسی اژدرها گنج راست
خازنی راحتها رنج راست.نظامی.
من نخسبم حارسیّ دز کنم
گر برآرد گرگ سر تیرش زنم.مولوی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.