جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جوال: (تعداد کل: 3)

جوال

[جَ / جُ] (معرب، اِ)(1) معرب گوال. (غیاث اللغات). ظرفی باشد از پشم بافته که چیزها در آن کنند. (برهان) :
جمال و زیب دانا کم نگردد
اگر چندش بپوشی در جوالی.ناصرخسرو.
- در جوال شدن؛ کنایه از فریب خوردن.
- امثال: از زره گر زره طلب نه جوال.
|| کنایه از خصومت و جنگ...

جوال

[جِ / جُ] (ع اِ) جِ جول. (منتهی الارب) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به جول شود.

جوال

[جَوْ وا] (ع ص) گردنده. بسیار جولان کننده. (منتهی الارب) :
چون چرخ بود هیکل شبدیز تو جوال
چون صبح بود چهرهء شمشیر تو بسام.
مسعودسعد.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.