جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جمیله: (تعداد کل: 3)

جمیله

[جَ لَ] (ع ص) مؤنث جمیل: اخلاق جمیله. || خوب صورت نیکوسیرت. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). زن نیکو. زن زیباروی. (فرهنگ فارسی معین). || (اِ) گروه آهوان و کبوتران. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

جمیله

[جَ لَ] (اِخ) نام زن حنظله بن ابی عامر راهبست. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج1 ص349 شود.

جمیله

[جَ لَ] (اِخ) دختر عاصم بن ثابت بن ابوالافلح. یکی از زنان عمر بن الخطاب. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج1 ص493 شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.