جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جلیس: (تعداد کل: 3)

جلیس

[جَ] (ع ص) همنشین. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). مجالس. (اقرب الموارد). ج، جلساء و جلاس. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رجوع به جِلس شود.

جلیس

[جِلْ لی] (ع ص) مجالس و همنشین. (از اقرب الموارد). رجوع به جِلس و جَلیس شود.

جلیس

[جَ] (اِخ) حسین بن موسی بن هبه الله دینوری نحوی لغوی مکنی به ابوعبدالله از دانشمندان است. او راست کتاب ثمارالصناعه در علم صرف و نحو و ادبیات. (روضات الجنات ص 246) (ریحانه الادب ج 1 صص 273 - 274).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.