جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تعلیمی: (تعداد کل: 3)
تعلیمی
[تَ] (ص نسبی) آنچه قابل تعلیم باشد. درخور تعلیم. رجوع به تعلیم شود.
- جسم تعلیمی.؛ رجوع به همین کلمه شود.
- علم تعلیمی یا علم اوسط؛ علم ریاضی که قسمی از علم نظری است.
- جسم تعلیمی.؛ رجوع به همین کلمه شود.
- علم تعلیمی یا علم اوسط؛ علم ریاضی که قسمی از علم نظری است.
تعلیمی
[تَ] (اِ) تسمه که بر سر لجام باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). تسمه ای که بر سر لگام بندند. (ناظم الاطباء) :
ز تعلیمی همیشه بیم دارد
ندانم از که این تعلیم دارد.
طغرا (از آنندراج).
ز تعلیمیش بخیهء چارجل
بود نزد فارس خط چارقل.طغرا (ایضاً).
|| عصای کوچکی که در دست گیرند. (ناظم الاطباء).
ز تعلیمی همیشه بیم دارد
ندانم از که این تعلیم دارد.
طغرا (از آنندراج).
ز تعلیمیش بخیهء چارجل
بود نزد فارس خط چارقل.طغرا (ایضاً).
|| عصای کوچکی که در دست گیرند. (ناظم الاطباء).