جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تربد: (تعداد کل: 3)
تربد
[تَ رَبْ بُ] (ع مص) روی ترش کردن. (تاج المصادر بیهقی). متغیر گردیدن روی کسی از غضب و ترش رو شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). از غضب ترش رو شدن. (آنندراج). تعبس. (اقرب الموارد) (المنجد): تربد وجه فلان. (منتهی الارب). || میغ ناک شدن. (تاج المصادر بیهقی). میغناک شدن آسمان....
تربد
[تِ بِ] (اِخ) نام شهری است غیرمعلوم. (برهان). نام شهری. (ناظم الاطباء). صاحب برهان گوید نام شهری است غیرمعلوم. فقیر گوید همانا ترمذ را به تصحیف تربد خوانده اند در این صورت معلوم است که شهر غیرمعلوم خواهد شد، ترمذ شهریست مشهور و معروف در ماوراءالنهر.... (انجمن آرا). ظاهراً مصحف...