جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه تخته: (تعداد کل: 6)

تخته

[تَ تَ / تِ] (اِ) پارچهء چوب. (آنندراج). قطعهء چوب پهن و صاف و مسطح که چندان ستبر نباشد. (ناظم الاطباء). تختج معرب آن. (از منتهی الارب). چوب به پهنابریدهء مسطح و عریض، ساختن کشتی، صندوق، کرسی، تخت، در، تابوت، پوشش سقف گور، جعبه و جز اینها را. چوب پارهء...

تخته

[تُ تَ / تِ] (ن مف) مخفف توخته است که بمعنی ادا کرده و گزارده باشد، اعم از قرض و دین و امانت و نماز. (برهان).

تخته

[تَ تِ] (اِخ) دهی از دهستان خنج در بخش مرکزی شهرستان لار است که در 126 هزارگزی شمال باختری لار و در دامنهء شمالی ارتفاعات لیتو قرار دارد. گرمسیر است و 76 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصولش غلات و خرما و پیاز و شغل اهالی آنجا...

تخته

[تَ تِ] (اِخ) دهی از دهستان شاهرود در بخش حومهء شهرستان سنندج است که در بیست ویک هزارگزی جنوب باختری سنندج و پنج هزارگزی جنوب باختری زندان قرار دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد....

تخته

[تَ تَ] (اِخ) دهی جزء دهستان بشاریات در بخش آب یک شهرستان قزوین است که در بیست وچهارهزارگزی باختر آب یک و نه هزارگزی راه عمومی قرار دارد. جلگه ای معتدل است. آب آن از قنات و چاه و محصولش غلات و هندوانه است و شغل اهالی زراعت و گلیم...

تخته

[تَ تَ] (اِخ) قریه ای است هفت فرسنگ میانهء شمال و مغرب خنج. (فارسنامهء ناصری).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.